سلامت عاطفی و 20 روش مؤثر برای تقویت آن

برای همه ما روزهایی پیش آمده که آرزو کرده‌ایم کاش در زندگی حس و حال بهتری ‌داشتیم، اما نمی‌دانیم چرا حالمان خوب نیست و حتی نمی‌دانیم چطور و چگونه می‌توانیم حس بهتری در زندگی خود داشته باشیم؟ راه‌های مختلفی برای ایجاد احساس مثبت بیشتر در زندگی و تقویت سلامت عاطفی وجود دارد. احتمالاً فکر می‌کنید باید کارهای عجیب و غریب و یا پرخرجی انجام دهید تا حس بهتری داشته باشید. اما اینطور نیست! برای داشتن احساس خوب در زندگی نیاز به کارهای خارق‌العاده ندارید؛ به علاوه، بهبود سلامت عاطفی به معنای انکار یا اجتناب از برخی احساساتمان نیست، بلکه شامل افزایش آگاهی عاطفی، تنظیم و بازیابی آن است و خبر خوش اینکه تمام این کارها را می‌توان به راحتی انجام داد و با کمی پشتکار به روند طبیعی زندگی بدل کرد.

سلامت عاطفی چیست و چگونه می توانیم آن را بهبود بخشیم؟

سلامت عاطفی چیست؟

سلامت عاطفی توانمندی فرد در پذیرش و مدیریت احساسات خود و چیره‌شدن بر چالش‌های زندگی است. فردی که از سلامت عاطفی برخوردار است، می‌تواند به طور موفقیت‌آمیزی استرس‌های زندگی را مدیریت کند؛ با شرایط دشوار، سازگار شود و در مسیر زندگی پیشرفت کند.

«تجربه عاطفی» به صورت یک طیف است که «سلامت عاطفی» در یک سمت و «بیماری عاطفی» در سوی دیگر آن است. بنابراین هیچ نقطه دقیق و مشخصی وجود ندارد که در آن، بتوانیم ناگهان از نظر عاطفی احساس خوبی داشته باشیم. در واقع، زمانی که برای سلامت عاطفی‌مان تلاش می‌کنیم، هدفمان این است که خود را به سمت مثبت این طیف سوق دهیم؛ با امید به رسیدن به نقطه‌ای از زندگی که در آن فردی خوشحال و در حال شکوفایی و رشد باشیم. صرف‌نظر از آنچه در محیط بیرون رخ می‌دهد.

نشانه‌های سلامت عاطفی

به عقیده متخصصان دپارتمان سلامت و تندرستی دانشگاه نیوهمپشایر، علائم زیر می‌توانند تعیین‌کننده وضعیت سلامت عاطفی فرد باشند:

  • توانایی صحبت با سایرین در مورد نگرانی‌های عاطفی خود و به اشتراک گذاشتن احساسات خود با دیگران.
  • «نه» گفتن در مواقع لزوم بدون احساس گناه.
  • داشتن احساس رضایت و خوشحالی در بیشتر مواقع.
  • حس برخورداری از یک شبکه حمایتی قوی؛ به معنای داشتن افرادی در زندگی که به شما اهمیت دهند.
  • داشتن احساس خوب نسبت به خودتان
  • توانایی استراحت (ریلکس) کردن

یکی از نشانه‌های سلامت عاطفی توانایی ریلکس کردن است

ما چگونه احساسات را تجربه می‌کنیم؟

احساسات، حالاتی کاملاً طبیعی هستند. به ‌عنوان ‌مثال، همه ما احساساتی مانند غم و اندوه، اضطراب و خشم را تجربه می‌کنیم؛ اما روشی که هرکدام از ما احساسات خود را درک می‌کنیم درواقع می‌تواند کاملاً متفاوت با دیگری باشد. احساسات برخی از ما قوی‌تر و ماندگارتر هستند و یا تأثیر بیشتری بر سلامت روحی و جسمی ما دارند. یا اینکه برخی دیگر ممکن است یک‌سری از احساسات را بسیار بیشتر از سایر احساسات تجربه کنند. به ‌عنوان ‌مثال، در افسردگی، افراد اغلب بیشتر احساس ناراحتی می‌کنند و در اختلالات اضطرابی، افراد اغلب بیشتر احساس نگرانی می‌کنند.

چگونه سلامت عاطفی خود را بهبود دهیم؟

افزایش سلامت عاطفی به معنای انکار یا اجتناب از بروز احساسات نیست. تمام احساسات حق دارند که وجود داشته باشند. سلامت عاطفی به بیان دقیق‌تر به معنای یادگیری درک احساساتمان است تا از این طریق، بهتر با عواطف خود کنار آمده، آن‌ها را تنظیم کنیم و بتوانیم سریع‌تر از احساسات منفی گذر کرده و به حال طبیعی بازگردیم.

این موضوع به این معناست که افزایش سلامت عاطفی امری کاملاً امکان‌پذیر است فقط باید برخی از مهارت‌های عاطفی کلیدی را در خود ایجاد کنیم. در ادامه به چند روش برای انجام این کار اشاره ‌شده است:

1) آگاهی عاطفی را تمرین کنید

آگاهی عاطفی اغلب از طریق درگیر شدن در فرآیند خویشتن اندیشی (Self-Reflection) پدید می‌آید. اما این فرآیند چیست؟ خویشتن اندیشی یعنی دقت کنیم دقیقاً چه احساسی داریم؟ چرا این عواطف را حس می‌کنیم؟ و چه چیزی می‌تواند به ما در کمرنگ‌تر کردن این احساسات کمک کند؟

وقتی ما از احساسات خود، آگاه نیستیم، ممکن است دست به انجام کارها و رفتارهایی بزنیم که به ‌سلامت عاطفی ما آسیب برسانند؛ اما هنگامی که به احساسات خود توجه بیشتری داشته باشیم و آن‌ها را بشناسیم، به‌تدریج متوجه خواهیم شد که کدام موقعیت‌ها، افراد یا افکار بر احساسات ما تأثیرگذارند و درنتیجه، اقداماتی انجام می‌دهیم که به ما کمک کنند تا عواطف لذت‌بخش‌تری را تجربه کنیم.

آگاهی عاطفی اغلب از طریق درگیر شدن در فرآیند خویشتن اندیشی (Self-Reflection) پدید می‌آید.

2) پذیرش ذهن‌آگاهانه را تمرین کنید

مفهوم ذهن‌آگاهی علاوه بر آگاهی عاطفی، پذیرش عاطفی را نیز در برمی‌گیرد. پذیرش عاطفی زمانی اتفاق می‌افتد که ما احساساتمان را بدون اعمال هرگونه قضاوتی بپذیریم و تجربه کنیم. این فرآیند به جلوگیری از شکل‌گیری احساسات منفی ثانویه نیز کمک می‌کند. به ‌عنوان ‌مثال، اگر از حس خشم خود احساس گناه می‌کنید، پس احساس گناه یک احساس ثانویه است.

پذیرش احساسات منفی به ما در جلوگیری از بروز احساسات منفی ثانویه کمک می‌کند. برای تمرین پذیرش، اجازه دهید احساساتتان بیایند و بروند بدون اینکه به آن‌ها برچسب خوب یا بد بزنید. بگذارید این عواطف همان‌طور که هستند خود را نشان دهند.

3) توجه خود را روی موضوعات دیگری متمرکز کنید

یکی دیگر از استراتژی‌های بهبود سلامت عاطفی، هدایت تمرکز از روی موارد بد و آزاردهنده به سمت موضوعات خوب است. به‌ عنوان‌ مثال، اگر در حال حاضر، تمام تمرکزمان روی بدترین اتفاق‌های زندگی یا یک موقعیت ناخوشایند خاص است، بهتر است توجه خود را روی بخش‌های خوب آن معطوف کنیم. بی‌شک گفتن این کار آسان‌تر از انجام دادن آن است، اما تحقیقات نشان می‌دهند که تمرین «هدایت تمرکز» روی موارد خنثی و مثبت به‌جای موضوعات بد و آزاردهنده، انجام‌شدنی است و می‌تواند اضطراب را کاهش دهد.

4) ارزیابی مجدد احساساتتان را تمرین کنید

ارزیابی مجدد (Reappraisal)، یک استراتژی تنظیم هیجانات است؛ به این صورت که شما یک موقعیت استرس‌زا را با نگاه مثبت‌تری دوباره ارزیابی می‌کنید. با انجام این کار، احساس بهتری خواهید داشت و به‌مرور زمان می‌توانید سلامت عاطفی خود را تقویت کنید.

ارزیابی مجدد (Reappraisal)، یک استراتژی تنظیم هیجانات است

شما می‌توانید با فهرست کردن نکات مثبت موقعیت‌های مختلف، ارزیابی مجدد موقعیت‌ها را تمرین کنید؛ به‌ عنوان‌ مثال، چگونه شرایط موجود، فرصتی برای رشد شما مهیا کرده است، از این موقعیت چه چیزی یاد گرفتید و چه ویژگی‌های مثبت و پنددهنده‌ای داشته است؟ «ارزیابی مجدد» یک مهارت است، بنابراین هرچه بیشتر آن را تمرین کنید، مطمئناً به‌کارگیری آن آسان‌تر خواهد شد.

5) فاصله‌گیری عاطفی را امتحان کنید

فاصله‌گیری عاطفی به این صورت است که هنگامی که در دوران بسیار سختی به سر می‌برید، تصور کنید که از آینده به شرایط فعلی خود نگاه می‌کنید.

به‌ عنوان ‌مثال، پس از دعوا با شریک زندگی خود، به این فکر کنید که یک هفته، یک ماه یا یک سال بعد چه احساسی نسبت به این دعوا خواهید داشت. با استفاده از فاصله‌گیری عاطفی، معمولاً احساس بدتان نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارید کمتر می‌شود و می‌توانید راحت‌تر از تجربیات منفی خود خلاص شوید.

در حقیقت، اگر در شرایط عادی که غمگین یا خشمگین نیستید به اتفاقاتی که گاه‌به‌گاه رخ می‌دهند فکر کنید، درمی‌یابید که بسیار به ندرت مسئله‌ای آنقدر مهم پیش می‌آید که ارزش داشته باشد حال خود را به خاطرش خراب کنید.

پس از دعوا با شریک زندگی خود، با استفاده از فاصله‌گیری عاطفی، معمولاً احساس بدتان نسبت به موقعیتی که در آن قرار دارید کمتر می‌شود.

6) برای داشتن سلامت عاطفی از تخیل خود استفاده کنید

مطالعات نشان داده‌اند هنگامی‌که اتفاق‌های مثبت را در ذهنمان تصور می‌کنیم، مغز ما سیگنال‌های مشابهی تولید می‌کند که گویا این اتفاقات را در زندگی واقعی‌مان تجربه می‌کنیم. به همین دلیل است که تخیل و تصورات مثبت می‌تواند ابزار قدرتمندی برای سلامت عاطفی و ذهنی باشد.

وقتی شرایط زندگی سخت است، ممکن است موضوعات مثبت زیادی برای تمرکز یا فکر کردن، به یاد نداشته باشیم، اما با استفاده از قدرت تخیلمان، به مغزمان کمک می‌کنیم تا احساسات مثبت را تجربه کند؛ بنابراین وقتی احساس بدی دارید، سعی کنید خود را در مکان خوبی تصور کنید تا احساسات مثبت بیشتری در ذهنتان ایجاد شود.

7) لحظات مثبت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

با به اشتراک گذاشتن لحظات مثبت خود، به رشد، گسترش و ماندگاری بیشتر این لحظات کمک می‌کنیم؛ بنابراین وقتی اتفاق خوبی برای شما رخ می‌دهد، تجربه خود را با افرادی که برایتان مهم هستند به اشتراک بگذارید. به ‌عنوان ‌مثال، می‌توانید برای یک دوست پیامک بفرستید یا تماس تلفنی بگیرید. فقط دقت کنید که در این موضوع، دچار فخرفروشی نشوید. مثلاً اگر ترفیع گرفتید، می‌توانید بگویید: «امروز نسبت به شغلم احساس خیلی خوبی دارم. به همین خاطر دوست دارم برای شام دعوتتون کنم بیرون».

لحظات مثبت خود را با دیگران به اشتراک بگذارید

8) شبکه‌های عصبی مثبت بسازید

به خاطر سپردن و یادآوری کلمات مثبت می‌تواند به ایجاد شبکه‌های عصبی مثبت قوی‌تر در مغز کمک کند. اساساً، هرچه بیشتر نواحی مثبت مغز خود را فعال کنید، این نواحی قوی‌تر می‌شوند (مراقب باشید زیرا این موضوع در مورد قسمت‌های منفی مغز ما نیز صادق است)؛ بنابراین به خاطر سپردن کلمات مثبت می‌تواند به تقویت ارتباطات سلول‌های عصبی بین مفاهیم، خاطرات و ایده‌های مثبت کمک کند. این مورد می‌تواند ترفند خوبی برای ارتقا سلامت عاطفی باشد، به‌خصوص اگر در تلاش هستید تا مغز خود را وادارید که مثبت فکر کند.

9) برای ارتقای سلامت عاطفی، شکرگزاری را تمرین کنید

تمرین شکرگزاری شیوه بسیار خوبی برای تقویت سلامت عاطفی است. چرا که شکرگزاری کردن، احساس خوبی در ما ایجاد می‌کند؛ زیرا ما با یادآوری نعمت‌هایی که در زندگی خود داریم احساس خوشبختی می‌کنیم. همچنین وقتی قدردانی خود را با دیگران سهیم می‌شویم، این روند به بهبود روابط ما با دیگران کمک می‌کند. آن‌ها می‌بینند که ما برایشان ارزش قائل هستیم و این باعث تقویت روابط ما می‌شود. همین امر اهمیت و کارایی قدردانی برای سلامت عاطفی ما را دوچندان می‌کند. این شیوه را با نوشتن یک فهرست شکرگزاری یا یادداشت‌های تشکر برای افرادی که قدردان آن‌ها هستید شروع کنید.

10) از تکنیک‌های تمدد اعصاب استفاده کنید

تکنیک‌ها و شیوه‌های تمدد اعصاب (Relaxation) می‌توانند برای افزایش سلامت عاطفی مفید باشند. این تکنیک‌ها، استرس را کاهش می‌دهند و میزان آرامش فرد را بیشتر می‌کنند. علاوه بر این حس کنترل و تسلط بر احساسات را به ما برمی‌گردانند.

از جمله تکنیک‌های بسیار رایج تمدد اعصاب ورزش کردن، نوشیدن دمنوش‌های گیاهی و انجام یوگا هستند.

از تکنیک‌های تمدد اعصاب مانند یوگا استفاده کنید

11) یاد بگیرید که نشخوار فکری را متوقف کنید

نشخوار فکری، در واقع تمایل به یادآوری مداوم و مکرر تجربیات گذشته است. نشخوار فکری دو نوع دارد؛ یک نوع آن «تحلیلی و بر مبنای حل مسئله» است، در حالی که نوع دوم، «متمرکز بر افکار منفی و خودسرزنش‌گری» است.

متاسفانه در اغلب موارد، نشخوار فکری در مورد تجربیات گذشته، از نوع دوم و متمرکز بر تجربیات منفی و سهم ما در این تجربیات است. مانند: «خیلی خجالت‌آور بود وقتی جلوی همه زمین خوردم.» یا «چرا آن حرف را بر زبان آوردم؟!»

ما معمولاً فکر می‌کنیم که با نشخوار کردن تجربیات گذشته در نهایت به پاسخی می‌رسیم؛ غافل از اینکه با این کار فقط نگران و دچار اضطراب شده و به سلامت عاطفی خود آسیب جدی می‌زنیم. به همین دلیل است که باید نشخوار فکری را به هر شکلی متوقف کنیم، مثلاً با دویدن، دوش آب سرد، یا تمرکز روی مسئله‌ای که درگیری عاطفی کمتری برای ما ایجاد می‌کند.

همچنین می‌توانیم نشخوار فکری را به سمت افکار مثبت خود هدایت کنیم (اتفاق مثبت یا لحظه شیرینی که تجربه کرده‌ایم را مرور کنیم) و از این طریق از «مهارت نشخوار فکری» به نفع خودمان استفاده کنیم.

12) سعی کنید از لحظه‌به‌لحظه زندگی لذت ببرید

حتی در سخت‌ترین شرایط هم اتفاقات خوب رخ می‌دهند. با حفظ احساسات مثبت ناشی از آن اتفاقات خوب در ذهنمان، می‌توانیم در لحظات سخت، از نظر عاطفی کمی احساس بهتری داشته باشیم. این تمرین به لذت‌افزایی (Savoring) معروف است. لذت‌افزایی تنها به این معنی است که ما تلاش می‌کنیم تا تجربیات مثبت خود را به‌طور کامل احساس کنیم، لذت ببریم و آن‌ها را گسترش دهیم. به این منظور، سعی کنید وقتی اتفاق خوبی می‌افتد به تمام جزئیات آن فکر کنید. از خود بپرسید: چه کسی آنجا بود؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه احساسی داشتم؟ مغزتان را وادار کنید که آن تجربیات را تجزیه و موشکافی کند تا بتوانید در حد امکان احساسات مثبت بیشتری از آن بگیرید.

البته برای این کار باید سعی کنید در هر شرایطی، نکته یا اتفاق مثبتی بیابید و فقط به دنبال اتفاقات مثبت بزرگ نباشید. حتی در سخت‌ترین روز هم دیدن لبخند کسی که می‌شناسید یا حتی یک غریبه، حس خنکای نسیم، طعم خوش یک فنجان چای یا هر مورد ساده دیگری، می‌تواند نقطه اتکای فکر ما برای تمرکز بر موارد مثبت باشد.

13) هدف خود را دنبال کنید

بسیاری از ما نمی‌دانیم خواسته‌مان در زندگی چیست. این موضوع اشکالی ندارد. بخشی از سرگرمی و هیجان زندگی، جست‌وجو و تلاش برای یافتن هدف است. شاید ما همیشه می‌خواستیم کسب و کاری را بر اساس اهداف خود ایجاد کنیم. یا شاید تنها خواسته ما در زندگی این باشد که در کنار افرادی باشیم که دوستشان داریم و مطمئن شویم که عشق خود را به شکل‌های مختلف به آن‌ها ابراز می‌کنیم.

دل‌خوشی‌های کوچک باعث می‌شوند احساس کنیم زندگی بی‌معنی نیست

در هر حال، تا زمانی که بتوانیم دل‌خوشی‌های کوچکی را پیدا کنیم که باعث می‌شوند احساس کنیم زندگی بی‌معنی نیست، احتمال اینکه از سطح سلامت عاطفی قابل قبولی برخوردار باشیم، بیشتر خواهد بود.

برای این کار فقط به اهداف بلندمدت فکر نکنید. اهداف کوتاه‌مدت و روز به روز هم می‌توانند انگیزه ادامه دادن و حفظ حس مثبت باشند.

14) از نقاط قوت خود استفاده کنید

همه ما نقاط قوت و ضعف بسیاری داریم. آگاه شدن به این نقاط قوت و ضعف و یادگیری نحوه استفاده از نقاط قوت می‌تواند به ما حس کنترل و شایستگی بیشتری در زندگی بدهد. وقتی از نقاط قوت خود استفاده نکنیم، ممکن است در موفقیت در کارها با مشکل مواجه شویم و این می‌تواند به اعتمادبه‌نفس ما آسیب برساند. پس کمی با خودتان خلوت کرده و به نقاط قوت خود فکر کنید و ببینید چگونه می‌توانید از آن‌ها برای رسیدن به آنچه در زندگی می‌خواهید استفاده کنید.

15) شفقت‌ورزی با خود  را پرورش دهید

اگر یکی از دلایلی که ما از سلامت عاطفی مناسبی برخوردار نیستیم مربوط به کمبود احساس خودارزشمندی باشد، می‌توانیم از طریق ایجاد مهارت شفقت‌ورزی با خود (Self-compassion)، به خودمان کمک کنیم. منتقد درونی ما می‌تواند یک ظالم به‌تمام‌معنا باشد و باعث شود نسبت به مسائلی که بهتر است رها کنیم احساس اضطراب و ناامنی داشته باشیم. یاد گرفتن اینکه چگونه خودمان را بپذیریم و با خود مدارا کنیم واقعاً می‌تواند به ما کمک کند تا نسبت به نقاط ضعف‌مان تحمل بیشتری داشته باشیم و روزبه‌روز احساس بهتری را تجربه کنیم.

16) سالم زندگی کنید تا سلامت عاطفی خود را بهبود ببخشید

شاید تعجب کنید اما غذاهایی که می‌خورید ارتباط زیادی با میزان احساس خوب شما دارند. برای مثال اگرچه مصرف مواد غذایی مانند شکر، کافئین و فست‌فودها می‌توانند در لحظه مصرف احساس خوبی در شما ایجاد کنند، اما در واقع در درازمدت باعث می‌شوند احساس ناخوشایندی داشته باشید و حتی به‌طور بالقوه احتمال بروز افسردگی یا اضطراب را افزایش می‌دهند؛ بنابراین اگر برای بهبود سلامت عاطفی خود تلاش می‌کنید، از یک رژیم غذایی سالم غافل نشوید.

17) سلامت عاطفی با خواب آرام

خواب برای سلامتی ما حیاتی است و بر سلامت روانی و جسمی ما تأثیر می‌گذارد. رعایت نکات بهداشت خواب بهترین راه برای داشتن خوابی با کیفیت مطلوب است. رعایت نکات زیر می‌تواند به بهبود کیفیت خواب شما کمک کند:

  • هر شب در زمان مشخصی به رختخواب بروید و هر روز صبح در یک ساعت مشخص از خواب بیدار شوید.
  • در محیطی تاریک، ساکت و راحت بخوابید.
  • هر روز ورزش کنید (اما نه درست قبل از خواب!).
  • استفاده از وسایل الکترونیکی را قبل از خواب محدود کنید.
  • قبل از خواب فعالیت‌های آرامش‌بخش انجام دهید مثل مطالعه یا حمام آب گرم.
  • از مصرف الکل و مواد محرک مانند کافئین، به خصوص در اواخر روز خودداری کنید.
  • از مصرف نیکوتین اجتناب کنید.
  • اگر از اختلال مزمن خواب رنج می‌برید حتماً با یک متخصص در این زمینه مشورت کنید.

18) با کنار گذاشتن دلخوری‌ها سلامت عاطفی خود را تقویت کنید

وقتی مردم به ما بدی می‌کنند، آزرده‌خاطر می‌شویم و ممکن است احساس رنجش کنیم؛ اما دلخوری نه‌ سودی برای ما دارد و نه طرف مقابل را متنبه می‌کند! در عوض، در وجود ما نفوذ می‌کند و باعث می‌شود احساس وحشتناکی داشته باشیم؛ بنابراین سعی کنید دلخوری‌ها را کنار بگذارید تا از سلامت عاطفی بیشتری برخوردار باشید.

اگر کنار گذاشتن دلخوری برای شما نیازمند صحبت با طرف مقابل باشد، این کار می‌تواند گزینه بسیار خوبی باشد. چراکه گاهی اوقات تنها چیزی که برای رها شدن از رنجش لازم داریم این است که احساساتمان را به زبان بیاوریم. حتی گاهی اوقات ممکن است با گفت وگو متوجه شویم که تنها به خاطر یک سوءتفاهم، از فرد مقابل دلخور بوده‌ایم.

در هر حال حتی اگر کسی به قصد شما را ناراحت می‌کند، نگه داشتن حس بد و دلخوری‌ها، او را در رسیدن به هدفش موفق‌تر می‌کند! پس در هر حال تلاش کنید به خاطر خودتان، دلخوری‌ها را رها کنید. منتظر عذرخواهی یا اصلاح‌شدن کسی نباشید. صرف‌نظر از رفتار و نیت دیگران، شما شایسته داشتن آرامش هستید.

19) برای حفظ سلامت عاطفی، در هر شرایط خودتان باشید

ما غالباً وقتی تظاهر می‌کنیم و خود واقعی‌مان نیستیم، احساس خوبی نسبت به خودمان نداریم. شاید فکر می‌کنیم که خود واقعی بودن باعث می‌شود که دیگران ما را دوست نداشته باشند. یا شاید فکر می‌کنیم که خود واقعی بودن خیلی سخت است.

در کنار افرادی که ما را درک می‌کنند احساس پذیرفته‌شدن بیشتری داریم

اصلاً ما واقعاً که هستیم؟ حقیقتاً مهم است که خودمان را پیدا کنیم تا بتوانیم به دیگران هم نشان دهیم که واقعاً چه کسی هستیم و در کنار افرادی که ما را درک می‌کنند احساس پذیرفته‌شدن بیشتری داشته باشیم؛ به جای اینکه با تظاهر سعی کنیم همه را راضی نگه داریم. قطعاً چنین رویکردی، آشفتگی روانی زیادی ایجاد می‌کند.

20) سعی کنید از کارهای سخت دوری نکنید

اجتناب تجربه‌ای (تمایل به اجتناب از افکار، تجربیات و احساسات ناخوشایند) به سلامت عاطفی ما لطمه می‌زند. اگر از دیدن و تجربه کردن احساساتی که برای ما دردناک هستند اجتناب کنیم و آن را سرکوب کنیم (مثلاً با نوشیدن الکل، استفاده از مواد مخدر، یا درگیر شدن با سایر فعالیت‌هایی که باعث آسیب به بدن می‌شوند)، آن احساسات را حل‌نشده در خود رها می‌کنیم. پس سعی کنید با احساسات منفی خود روبه‌رو شوید. این احساسات وجود دارند تا چیزی به شما بگویند.

وجود غم می‌تواند به این معنی باشد که ما به حمایت اجتماعی نیاز داریم. اضطراب داشتن می‌تواند به این معنی باشد که ما باید درباره چیزی احتیاط کنیم؛ و وجود عصبانیت می‌تواند به این معنی باشد که ما باید برای بهبود زندگی خود اقدام کنیم. بنابراین خودداری از دیدن و درک این احساسات می‌تواند به‌جای اینکه ما را در مسیر سلامت عاطفی قرار دهد، بالعکس ما را در وضعیت فعلی‌مان به دام بیندازد و نگه دارد.

سخن پایانی

داشتن حال خوب و بهبود جنبه‌های کیفی و روانی زندگی از آرزوهای همه ماست. مؤثرترین راه‌های بهبود سلامت عاطفی عبارت‌اند از توجه به احساسات، تمرین پذیرش آن‌ها و تغییر دادنِ جهت توجه به سوی موارد و اتفاقات خوب و مثبت.

آرامش ذهن حاصل تمرینات سلامت عاطفی است

همچنین استراتژی‌های دیگری شامل بازنگری و بازآفرینی مجدد موقعیت‌های استرس‌زا از زاویه‌ای مثبت‌تر، تصویرسازی وقایع مطلوب، اشتراک‌گذاری لحظات خاطره‌انگیز و سایر تکنیک‌هایی که در این مقاله درباره آن‌ها صحبت کردیم، در رشد و بهبود سلامت عاطفی ما بسیار تاثیرگذار هستند.

تمامی تکنیک‌های ارائه‌شده در این مقاله توسط متخصصان مجرب و صاحب‌نظران در زمینه سلامت روان تائید شده‌اند و قطعاً ارزش امتحان کردن را دارند. پس لطفاً تعلل نکنید و از همین ‌الان برای ساختن یک زندگی بهتر برای خودتان شروع کنید.

سخن شما

خوشحال می‌شویم اگر از تجربیات خودتان در مورد سلامت عاطفی برای ما و دیگر همراهان‌مان بگویید تا با کمک و همیاری هم بتوانیم همگی زندگی روحی و روانی مطلوبی را تجربه کنیم. شادی حقیقی، شادی جمعی است.

منابع:
https://www.unh.edu/health/emotional-wellness
https:/mcleancare.org/maintaining-emotional-wellness
https://www.berkeleywellbeing.com/emotional-wellness.html
https:/familydoctor.org/mental-health-keeping-your-emotional-health
https://www.mayoclinic.org/healthy-lifestyle/adult-health/in-depth/5-ways-to-create-happiness/art-20270831
5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها